خدایا....
وقتی تنها هستم و احساس ناامیدی می کنم نگذار تا قلب دردمندم فراموش کند که تو
دعاهایش را می شنوی بمن یاد آوری کن که علیرغم تمام پیروزیها و شکستها مادامی
که به تو ایمان داشته باشم امیدواری نیز با من همراه خواهد بود نگذار تا با حماقتها و
نابخردیهایم چشمهایم کور گردد. بلکه یاریم کن تا افسوس اشتباهاتم را نخورم و آنها را
جبران کنم به من قدرت بده تا ترسهایم را بپوشانم و در آینده برای خود افسوس نخورم
خدایا تا سپیده صبح فردا خوابی آرام به من عطا کن و صبحگاهان مرا با شهامتی برای
شروع روزی دیگر و ادامه دادن راه ، از خواب بیدار کن.
.
.
.
.
.
.
.
.
به من میگفت : آنقدر دوست دارم که اگر بگویی بمیر می میرم . . . . . . . باورم نمی شد . . . . فقط برای یک امتحان ساده به او گفتم بمیر . . . ! سالهاست که در تنهایی پژمرده ام کاش امتحانش نمی کردم
.
.
.
.
.
.
.
روی تخته سنگی نوشته شده بود: اگر جوانی عاشق شد چه کند؟ من هم زیر آن نوشتم: باید صبر کند. برای بار دوم که از آنجا گذر کردم زیر نوشته ی من کسی نوشته بود: اگر صبر نداشته باشد چه کند؟ من هم با بی حوصلگی نوشتم: بمیرد بهتر است. برای بار سوم که از آنجا عبور می کردم. انتظار داشتم زیر نوشته من نوشته ای باشد. اما زیر تخته سنگ جوانی را مرده یافتم...
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: asheghane, love , عشق , عاشقانه , ,